8 مدخل
chancellor, chief, chieftain, landlord
خانهنشینی
بی رحم، واچر خاندن، از قرقره باز کردن، باز گفتن، تعریف کردن
unreled، واچر خاندن، از قرقره باز کردن، باز گفتن، تعریف کردن
انعطاف پذیری، واچر خاندن، از قرقره باز کردن، باز گفتن، تعریف کردن
بی اعتنایی، واچر خاندن، از قرقره باز کردن، باز گفتن، تعریف کردن