obedientدیکشنری انگلیسی به فارسیمطیع، فرمانبردار، رام، حرف شنو، سربزیر، خاشع، رام شدنی، خاضع، سر براه
meekerدیکشنری انگلیسی به فارسیمرطوب کننده، با حوصله، بردبار، فروتن، حلیم، رام، خاضع، بی روح، ملایم، مهربان، افتاده، نجیب