135 مدخل
brush, spine
brush
barb, dirt, key, prickle, spine, tooth
porcupine
bramble
اوه
خارها، خار، خراش کوچک، خارنوک تیز، نیش، تیر کشیدن، سک زدن، سوزش کردن
لمنت، صدف کوهی، جانور نرم تن خاره چسب
لمس کردن، صدف کوهی، جانور نرم تن خاره چسب
اسپینوزا، دشوار، پوشیده شده از خارهای زیاد
کثیف، دشوار، پوشیده شده از خارهای زیاد