hedgingدیکشنری انگلیسی به فارسیهدر دادن، پرچین ساختن، خاربست درست کردن، احاطه کردن، طفره زدن، از زیر در رفتن
hedgedدیکشنری انگلیسی به فارسیپوشش داده شده، پرچین ساختن، خاربست درست کردن، احاطه کردن، طفره زدن، از زیر در رفتن
hedgeدیکشنری انگلیسی به فارسیپرچین، حصار، مانع، چپر، راه بند، پرچین ساختن، خاربست درست کردن، احاطه کردن، طفره زدن، از زیر در رفتن
hedgesدیکشنری انگلیسی به فارسیحجاب، پرچین، حصار، مانع، چپر، راه بند، پرچین ساختن، خاربست درست کردن، احاطه کردن، طفره زدن، از زیر در رفتن
scrubدیکشنری انگلیسی به فارسیاسکراب، خارستان تیغستان، ادم گمنام، تمیز کاری، مالش دادن، مالیدن، تمیز کردن، خراش دادن، خراشیدن، ستردن