معنی خار | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

خار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

barb, dirt, key, prickle, spine, tooth

جست‌وجوی مشابه

خار انداز (جانور شناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

porcupine

خار بته

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bramble

خار غلتان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

tumbleweed

خار فلزی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pin

خار کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

tease

جست‌وجوی غلط تایپی

ohv

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اوه

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

OH

دیکشنری انگلیسی به فارسی

OH

جست‌وجوی متن

thorn

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خار، تیغ، شوک، سرتیز، تیغ دار کردن

boar thistle

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خار گره دار

white thistle

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خار خار

evergreen thorn

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خار خار همیشه

hedge thorn

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خار خار