25 مدخل
pending, interim
in-flight
amid, as, pending
in flagrante delicto
red-handed
در حین، طی، در طی، هنگام، در مدت، ظرف، سر، فاصله
زمان اجرا، حین رانش
خطای زمان اجرا، خطای حین رانش
قرمز دست، دست بخون الوده، در حین ارتکاب جنایت