معنی حلزونی | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

حلزونی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

circular, helix, labyrinthine, spiral, winding

جست‌وجوی مشابه

حلزونی شکل

دیکشنری فارسی به انگلیسی

helical

حلزونی شکل شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

curl

دنده حلزونی (مکانیک)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

worm gear

صدف حلزونی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

conch, whelk

وابسته به شکل حلزونی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

helical

جست‌وجوی متن

halcyonine

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حلزونین

seashell

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صدف دریایی، صدف حلزونی یا خرچنگ

conches

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حشرات، صدف حلزونی

conchs

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کوه ها، صدف حلزونی

conch

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حشره، صدف حلزونی