pekingeseدیکشنری انگلیسی به فارسیپکن، پکنی، ساکن شهر پکن، زبان و لهجه مردم پکن، سگ کوچک ودست اموز چینی
furrowsدیکشنری انگلیسی به فارسیحفره ها، شیار، خط گود، زمین یا مزرعه شخم زده، شیار زدن، شخم زدن، خیش زدن، خیش کشیدن، شیار دار کردن