165 مدخل
amorous, oversexed, randy, virile
hot
horny
nymphomaniac
lust
nymphomania
حشری
حشری، تند و تیز، تیز، میخ مانند، پرگاز
nymphomania، میل شدید زن بجماع، حشری بودن زن
حریف، مخالف، طرف مقابل، طرف، معارض، منازع، خصم، ضد، عدو
حریص، طماع، دندان گرد، ازمند، پر خور، پولکی