largestدیکشنری انگلیسی به فارسیبزرگترین، بزرگ، وسیع، درشت، فراوان، حجیم، هنگفت، پهن، جامع، سترگ، جادار، لبریز، کامل، بسیط
largerدیکشنری انگلیسی به فارسیبزرگتر، بزرگ، وسیع، درشت، فراوان، حجیم، هنگفت، پهن، جامع، سترگ، جادار، لبریز، کامل، بسیط