synchronisingدیکشنری انگلیسی به فارسیهمزمان سازی، همزمان کردن، همگاه بودن، انطباق زمانی داشتن، از حیث زمان باهم مطابق کردن
respectدیکشنری انگلیسی به فارسیتوجه، احترام، رابطه، نسبت، حرمت، حیث، عزت، رجوع، تکریم، بزرگداشت، حیثیت، احترام گذاشتن به، محترم داشتن، بزرگداشتن
synchronizingدیکشنری انگلیسی به فارسیهمزمان سازی، همزمان کردن، همگاه بودن، انطباق زمانی داشتن، از حیث زمان باهم مطابق کردن
synchronizesدیکشنری انگلیسی به فارسیهماهنگ می شود، همزمان کردن، همگاه بودن، انطباق زمانی داشتن، از حیث زمان باهم مطابق کردن
synchroniseدیکشنری انگلیسی به فارسیهمگام سازی، همزمان کردن، همگاه بودن، انطباق زمانی داشتن، از حیث زمان باهم مطابق کردن