suggestsدیکشنری انگلیسی به فارسیحاکی از، پیشنهاد کردن، اشاره کردن بر، بفکر خطور دادن، اظهار کردن، تلقین کردن
gloatدیکشنری انگلیسی به فارسیگناه، نگاه از روی کینه و بغض، نگاه عاشقانه و حاکی از علاقه، خیره نگاه کردن، نگاه حسرت امیز کردن
awesomeدیکشنری انگلیسی به فارسیعالی، مایه هیبت یا حرمت، حاکی از ترس، ناشی از بیم، وحشتاور، ترس اور، پر از ترس و بیم