243 مدخل
euphony
hadji
buffoon
intensity
border, brink, edge, edging, fringe, periphery, rim, verge
حاشیه رودخانه
حاشیه، پیرامون، محیط، جنب، دوره، سطح بدن، حدود
حاشیه
حاشیه، خطوط طرفین میدان بازی
حاشیه، کار یا چیز فرعی، از بازی یا معرکه خارج کردن