roll callدیکشنری انگلیسی به فارسیتماس رول، حضور و غیاب، حضور و غیاب سازمانی، حاضر و غایب شیپور جمع، نامیدن
accessibleدیکشنری انگلیسی به فارسیدر دسترس، دست یافتنی، قابل وصول، دستیابی پذیر، امادهء پذیرایی، حی و حاضر، دم دستی، نزدیک