pit-a-patدیکشنری انگلیسی به فارسیجادوگر، با ضربات تند و متوالی، در حال ضربان، در حال بال بال، بال بال زننده، زننده
pitapatدیکشنری انگلیسی به فارسیپیتاپات، با ضربات تند و متوالی، در حال ضربان، در حال بال بال، بال بال زننده، زننده
bumpsدیکشنری انگلیسی به فارسیضربه زدن، ضربت، دست انداز جاده، تکان سخت، تکان ناگهانی، بر امدگی، ضربت حاصله دراثر تکان سخت، ضربت زدن