rationsدیکشنری انگلیسی به فارسیجیره ها، جیره، سهم، مقدار جیره روزانه، خارج قسمت، توشه، جیره بندی کردن، جیره دادن
squealsدیکشنری انگلیسی به فارسیصدای جیر جیر، جیغ، داد، ضجه، فریاد، جیغ ممتمد، دعوا، نزاع، جیغ کشیدن، فاش کردن
squealدیکشنری انگلیسی به فارسیصدای جیر جیر، جیغ، داد، ضجه، فریاد، جیغ ممتمد، دعوا، نزاع، جیغ کشیدن، فاش کردن