46 مدخل
hunger
bulimia
bulimic
insatiable
hand-to-mouth
رفاه، نیروی مجدد دادن، سد جوع و تجدید نیروکردن
رد کردن، نیروی مجدد دادن، سد جوع و تجدید نیروکردن
رفع، نیروی مجدد دادن، سد جوع و تجدید نیروکردن
swigging، جرعه طولانی نوشیدن، اشامیدن
quaff، جرعه، سر کشیدن، زیاد نوشیدن