معنی جوبی | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

جبین

دیکشنری فارسی به انگلیسی

brow, forehead

جبین گشوده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

outgoing

جربیل (جانور شناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

gerbil

جنبی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

collateral, fringe, lateral, side, subsidiary

جنبی (کامپیوتر)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

peripheral

جست‌وجوی متن

genitives

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جنبیدها

southernwood

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جنوبی چوب

Southern Tai

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جنوبی تای

genus Jabiru

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جنبی Jabiru

southernliness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جنوبی بودن