22 مدخل
harlot, prostitute, strumpet, whore
floozie, hooker
trollop
tart
bordello, whorehouse
خراب شده، جنده بازی کردن
خراب کردن، جنده بازی کردن
فساد، جنده بازی، زناء، فاحشهبازی
فساد مالی، فساد، جنده بازی، زناء، فاحشهبازی
جابجا می شود، یکنواخت و خسته کننده، فاحشه، زن شلخته، جنده بازی کردن