18 مدخل
aggregate, altogether, en bloc, en masse, in toto, together
coitus, congress, intercourse, lovemaking, sex, sexual intercourse
collection
compile, garner, gather
gross
جمعآوری نشده است
جمعآوری
کاملا، جمعا، کلا، سرتاسر، روی هم رفته، سربسر، بطور سرجمع
تسویه حساب، الک یا غربال کردن، برای جمعاوری اراء فعالیت کردن
بوم، الک یا غربال کردن، برای جمعاوری اراء فعالیت کردن