gambadoدیکشنری انگلیسی به فارسیقماربازی، جفتک، گتر، طفره، چکمه رکابی و ساقه بلند سواری، زنگار یا پا پیچ سوار کاری
leapfrogدیکشنری انگلیسی به فارسیلگد زدن، بازی جفتک چارکش، گره گره حرکت کردن، جفتک چارکش کردن، از یکدیگر بنوبتجلو زدن، گریز زدن، با جست و خیز حرکت کردن
gambadosدیکشنری انگلیسی به فارسیگامبادوس، جفتک، گتر، طفره، چکمه رکابی و ساقه بلند سواری، زنگار یا پا پیچ سوار کاری
flingدیکشنری انگلیسی به فارسیپرت کردن، جفتک پرانی، پرتاب، پراندن، انداختن، افکندن، بیرون دادن، روانه ساختن