85 مدخل
dogmatic, dogmatist
self-righteousness
dogmatize
categorical, doctrinaire, dogmatic, fanatic, opinionated
fanaticism
دگماتیک، جزمی، متعصب، کوته فکر
خستگی، خاموشی، سکون، جزم، بی حرکتی، خموشی
طبقه بندی شده، قاطع، حتمی، جزمی، قیاسی، قطعی، مطلق، بی شرط
قطعی، مطلق، قاطع، جزمی، قیاسی، حتمی، بی شرط
جام اندازه گیری