393 مدخل
body, frame, physique
corpus
ancestor, forefather, forerunner, progenitor
Sire
grandfather
جدا کردن
جدا کردن، کناره گیری کردن، از عضویت خارج شدن، جدا رفتن
جدا از
جدا کردن، جدا سازی، مجزا کردن، تبعیض نژادی قائل شدن، جدا