6 مدخل
cowardice
fainthearted
چکش، ترسویی، جبن، بزدلی
ترسو بودن، کمرویی، حجب، بزدلی، ترسویی، جبن
شایستگی، کمرویی، حجب، بزدلی، ترسویی، جبن
ناامید کننده، ترس، بی میلی، وحشت زدگی، جبن، ترسانیدن، بی جرات کردن