extortionsدیکشنری انگلیسی به فارسیاخاذی، اجحاف، کره و اجبار، اخذ بزور و عنف، زیاده ستانی، اخذ با جبار و زور
ravesدیکشنری انگلیسی به فارسیرعایت می کند، غرش، غوغا، دیوانگی، با بیحوصلگی حرف زدن، غریدن، دیوانه شدن، جار و جنجال راه انداختن