purplesدیکشنری انگلیسی به فارسیبنفش، رنگ ارغوانی، جاه و جلال، جامه ارغوانی، فرفیریه، ارغوانی کردن یا شدن، خون الودکردن
purpleدیکشنری انگلیسی به فارسیرنگ بنفش، رنگ ارغوانی، جاه و جلال، جامه ارغوانی، فرفیریه، ارغوانی کردن یا شدن، خون الودکردن، زرشکی
billetدیکشنری انگلیسی به فارسیبیلت، ورقه جیره، یادداشت مختصر، پروانه، اجازه نامه، ورقه رای را ثبت کردن، اجازهنامه جا و خوراك صادر کردن