901 مدخل
fatal
vital
fatally
part, side, stead, to, behalf
behalf
جاذب، گیرا
گیر آوردن، جاذب، گیرنده
همه جانبه، گیرنده یا فرستنده امواج در جهت مناسب
جذاب، جاذب، گیرنده
مسخره، مربوط بخواب مصنوعی، در حالت خواب مغناطیسی، گیرنده، جاذب