معنی جادو | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

جادو

دیکشنری فارسی به انگلیسی

black magic, charm, fetish, magic, mumbo jumbo, spell, talisman, wizardry

جست‌وجوی مشابه

جادو جنبل

دیکشنری فارسی به انگلیسی

black magic

جادو کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

charm, conjure, enchant

جادو کننده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

enchanting

جادوگر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

druid, magician, necromancer, sorcerer, spellbinder, warlock, wizard

جادوگر (زن)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sorceress, witch

جست‌وجوی متن

jad

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جادو

sweet wattle

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جادو شیرین

barred owl

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جادو ممنوع

Charles's Wain

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جادو چارلز

goad

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جادو، سیخک، سک، سیخ، خار، مهمیز، انگیزه، سیخك، تحریک کردن، ازردن، سک زدن