144 مدخل
cumbersome, labored, heavy, ponderous
prosaic
gravity
center of gravity
ergotazation
Ergun او
لبه ها
کمربند Edgeworth-Kuiper
ergo، بنابر این، پس
جرثقیل ها، جر ثقیل، برج چاه کنی، دکل کشتی
جرثقیل، جر ثقیل، برج چاه کنی، دکل کشتی، با جرثقیل حمل کردن
رقیب، سنگین، ثقیل، قوی
باهوش ترین، سنگین، ثقیل، قوی
جرثقیل، ماهیخوار بزرگ وابی رنگ، جر ثقیل، دراز کردن