103 مدخل
another, second
second, secondarily, secondly
chronograph, chronometer
second hand
second
alternative
احادیمن
ثانیه، لحظه، دوم شدن، تایید کردن، درجه دوم بودن، پشتیبانی کردن
ثانیه، خط قاطع
ثانیه، خط قاطع، تلخ، ثانوی، خشک
نانو ثانیه
سی ثانیه