42 مدخل
slingshot
shit
diarrhea
archer
interpretation, translator, translation
interpret
تیرکمان بچه گانه
زنجیرهای، تیرکمان بچه گانه
توکسوفیلیت، دوستدار تیروکمان، تیرانداز، کماندار
فلزی، سرتیز، پیکانی، تیرمانند، تیردار، تند، سهمی
تارکان