quiversدیکشنری انگلیسی به فارسیکوسه ها، ترکش، تیردان، ارتعاش، در تیردان قرار گرفتن، بهدف خوردن، لرزیدن
quiverدیکشنری انگلیسی به فارسیتیرانداز، ترکش، تیردان، ارتعاش، در تیردان قرار گرفتن، بهدف خوردن، لرزیدن