معنی تیارا | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

تاراج کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

deflower, despoil, harry, loot, pillage, plunder, sack, spoil

تاراج کننده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pillager

تاراجگاه (رستوران بد و گران)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

clip joint

تاراخیرا (گیاه شناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

poppy

تارانتلا (رقص تند)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

tarantella

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

JHVH

دیکشنری انگلیسی به فارسی

JHVH

جست‌وجوی متن

tiara

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تیارا، تاج یا کلاه، تارک، کلاه پادشاهی، تاچ پاپ، تاچ پادشاهی

Tarantino

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تارانتینو

thearchy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تاراج

tetard

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تاراد

tarefa

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تارا