معنی تپش | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

تپش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

beating, palpitation, pulsation, pulse, throb

جست‌وجوی مشابه

تپش داشتن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

palpitate

تپش قلب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

beat, heartbeat

تپش و جنبش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

vibrancy

تپشآرا (پزشکی )

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pacemaker

تپشگر (برق)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

vibrator

جست‌وجوی متن

topsy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تپش

catapasm

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تپش

spear thistle

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تپش

tussocky

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تپش

heartbeat

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تپش قلب، ضربان قلب، تپش دل، جنبش، احساسات