معنی توله | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

توله

دیکشنری فارسی به انگلیسی

baby, cub, get, offspring, spawn, youngling

جست‌وجوی مشابه

توله (پلنگ و خرس و غیره)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

whelp

توله (گرگ و روباه و غیره)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pup, puppy

توله زاییدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

whelp

توله سگ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pup, puppy, whelp

توله ها

دیکشنری فارسی به انگلیسی

litter, progeny

جست‌وجوی متن

birt

دیکشنری انگلیسی به فارسی

توله

gimlety

دیکشنری انگلیسی به فارسی

توله

puppying

دیکشنری انگلیسی به فارسی

توله سگ

puppethood

دیکشنری انگلیسی به فارسی

توله سگ

puppylike

دیکشنری انگلیسی به فارسی

توله سگ