751 مدخل
empty-handed
beggar, indigent, penniless, penurious, poor
destitute
intervene
forthcoming
showman
languish
جیم
جند
جی
جید
جیم موریسون
فاقد درآمد، تهی دست، بدون سرمایه، بی بودجه
دست خالی، بدون هدیه، بی نوا، تهی دست
بیچاره، تهی، تنگدست، تهی دست، خالی
از دست رفته، عاری، تهی، خالی از
انگشتان دست، مشت، تنی چند