bedدیکشنری انگلیسی به فارسیبستر، رختخواب، کف، باغچه، فراش، خوابگاه، طبقه، ته، خوابیدن، تشکیل طبقه دادن
bedsدیکشنری انگلیسی به فارسیتخت، بستر، رختخواب، کف، باغچه، فراش، خوابگاه، طبقه، ته، خوابیدن، تشکیل طبقه دادن