تخفیفدیکشنری فارسی به انگلیسیallowance, concessionary, cut, extenuation, mitigation, rebate, retrenchment
validateدیکشنری انگلیسی به فارسیتایید اعتبار، معتبر ساختن، قانونی کردن، قانونی شناختن، تنفیذ کردن، نافذ شمردن