46 مدخل
incandescent, radiant, twirler
spinneret
glitter, luster, radiance, shininess
wry
multiplier
وببر، تننده تار، دستکش ساز
کرم های وب، کرم صد پای تننده تار عنکبوتی
کرم وب، کرم صد پای تننده تار عنکبوتی
فسفریک، فسفری، تابنده، شبیه فسفر، شب تاب
فسفر، جسم شب تاب، جسم تابنده