تمامادیکشنری فارسی به انگلیسیall, altogether, de-, downright, entirely, fairly, ob-, per-, perfectly, plumb, purely, right, roundly, stark, up , utterly, wholly
starkدیکشنری انگلیسی به فارسیقشنگ، تماما، کامل، خشن، زبر، قوی، رک، شجاع، سفت، حساس، خشک وسرد، شاق، پاک
allدیکشنری انگلیسی به فارسیهمه، همگی، تماما، یکسره، داروندار، کلیه، جمیع، تمام، همه چیز، هر گونه، بسیار