26 فرهنگ
285 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی دقیق
تلخ
دیکشنری فارسی به انگلیسی
acridly, acrid, bitter, cynical
جستوجوی مشابه
تلخ (سخن و نوشته)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
caustic
تلخ (سخن یا حمله و غیره)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
scathing
تلخ (سخن یا نگارش)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
vitriolic
تلخ (سخن)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
vinegary
تلخ کام کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
envenom
بیشتر
۶۲ واژه مشابه
جستوجوی مشابه غلط تایپی
jhool
دیکشنری انگلیسی به فارسی
jhool
جستوجوی متن
bittered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلخ
toyful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلخ
sable antelope
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلخ
bitterful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلخ
bitterweed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلخ
بیشتر
۲۱۱ واژه در متن