struggleدیکشنری انگلیسی به فارسیتقلا، مبارزه، کشمکش، کشاکش، تنازع، تقلا کردن، مبارزه کردن، کوشش کردن، دست و پا کردن
scrambleدیکشنری انگلیسی به فارسیتقلا کردن، تقلا، تلاش، کوشش، املت درست کردن، بزحمت جلو رفتن، با دست و پا بالا رفتن