433 مدخل
deal, spread
allotment, division, partition
periodization
zonal
تقسیم بندی
تقسیم کردن، منشعب شدن، دوشاخه شدن، از هم جدا شدن، گریزان
تقسیم کردن، جامه معمولی، عریان کردن، لباس کندن
تقسیم شده