تابدیکشنری فارسی به انگلیسیbuckle, coil, patience, ray, resistance, shimmy, sufferance, tolerance, toleration, turn, wring
cheatsدیکشنری انگلیسی به فارسیتقلب ها، فریب، متقلب، گول، ادم متقلب و فریبنده، فریب دهنده، محیل، سیاه بند، طرار، طراری، مکار، فریب دادن، گول زدن، فریفتن، خدعه کردن، جر زدن، مغبون کردن