90 مدخل
پرید، پریدن، جستن، جهش ناگهانی کردن، خیز زدن، وفق دادن، پراندن، جهاندن
شروع به پریدن کرد تا
جهنده، بلوز، استین کوتاه زنانه
jumpers، جهنده، بلوز، استین کوتاه زنانه
سرب برنده
کابل کشی