معنی تعمق | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی دقیق

تعمق

دیکشنری فارسی به انگلیسی

calculation, consideration, contemplation, deliberation, meditation, ruminnation

جست‌وجوی مشابه

تعمق کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cogitate, deliberate, meditate, ponder, reflect, ruminate

تعمق و تبادل نظر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

deliberation

تعمق و تفکر کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

contemplate

تعمقی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

meditative

با تعمق و تفکر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

advisedly

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

juramental

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جورمانال

jurator

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قاضی

jurupaite

دیکشنری انگلیسی به فارسی

jurupaite

jury box

دیکشنری انگلیسی به فارسی

هیئت منصفه جعبه

jurative

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جرات

جست‌وجوی متن

ponders

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تعمق می کند، تعمق کردن، سنجیدن، اندیشه کردن، تفکر کردن

noninterpretability

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عدم تعمق

conversible

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قابل تعمق است

noninterpretiveness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

عدم تعمق

meditation

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مراقبه، تعمق، تفکر، عبادت، اندیشه، مراقبت، خیال