social welfareدیکشنری انگلیسی به فارسیرفاه اجتماعی، موسسه رفاه اجتماعی، تعاون عمومی و حمایت از بینوایان
cooperateدیکشنری انگلیسی به فارسیهمکاری کردن، همیاری کردن، باهم کار کردن، همدستی کردن، تشریک مساعی کردن، اشتراک مساعی کردن، تعاون کردن