تصوریدیکشنری فارسی به انگلیسیaerial, fancy, fantastic, ideal, imaginary, insubstantial, notional, subjective, unsubstantial, visionary
imaginableدیکشنری انگلیسی به فارسیقابل تصور است، قابل تصور، تصوری، انگاشتنی، قابل درک، تصور کردنی، وابسته به تصورات و پندارها