hardensدیکشنری انگلیسی به فارسیسخت تر می شود، سخت شدن، سخت کردن، سفت شدن، سفت کردن، ماسیدن، تبدیل به جسم جامد کردن
tightensدیکشنری انگلیسی به فارسیسخت تر می شود، سفت شدن، سفت کردن، تنگ کردن، محکم کردن، بستن، فشردن، کیپ کردن