75 مدخل
turn
acidify, sour
acerbic, acid, acidic, acidulous, sour, tart
acerbate
acetic
acidulous, morose
تأیید شده، ترش شدن، تبدیل به سرکه کردن
اذعان می کند، ترش شدن، تبدیل به سرکه کردن
تصدیق، ترش شدن، تبدیل به سرکه کردن
تخمیر شده، ترش شدن، مخمرشدن، ور امدن، برانگیزاندن، تهییج کردن
تخمیر، ترش شدن، مخمرشدن، ور امدن، برانگیزاندن، تهییج کردن